الدَّرسُ السَّادس
الضَّيفُ
ذَهَبَ رَجُلٌ إلى بَيتِ صَديقِه و بَقِىَ عِندَه أيّاماً مَتواليةً حَتّي ضَجِرَ صاحِبُ البَيْتِ مِن إقامَتِهِ فَفَكَّرَ فـى حيلةٍ ليَتَخلَّصَ منه.
فَاقتَرَحَ علي ضَيْفِهِ أنْ يَتَسابَقا فـى القَفزِ غَداً حَتّي يَعْرِفا مَن الفائزُ؟ فقالَ لِوَلَدِه:
عِندَما يَقفِزُ الضّيفُ إلى خارجِ البيتِ، أغلِقِ البابَ.
درس ششم
ميهمان
مردي به خانه دوستش رفت و چند روز پي در پي پيش او ماند تا اينكه صاحب خانه از اقامت او به ستوه آمد و به فكر چارهاي افتاد تا از او خلاص شود.
پس به ميهمانش پيشنهاد كرد كه فردا مسابقه پرش دهند تا بدانند چه كسي برنده است؟
لذا به فرزندش گفت: وقتي ميهمان به بيرون از خانه ميپرد در را ببندد.
برای خوندن ادامه ترجمه درس پنجم عربی دوم انسانی به ادامه مطلب برین