loading...
صفاسیتی| وب سایت تفریحی و سرگرمی صفاسیتی
reza بازدید : 296 دوشنبه 04 اسفند 1393 نظرات (1)

مردی نزد روانشناس رفت و از غم بزرگی که دردل داشت برای دکتر تعریف کرد.


دکترگفت: به سیرک شهر برو آنجا دلقکی هست، اینقدر تو را می خنداند که غمت یادت برود.


مرد لبخند تلخی زد و گفت:من همان دلقکم....
.
.
.
.
.
.
دکتر گفت: به جهنم که همان دلقکی!


مرد گفت : اِاِ پول ویزیت دادم باید درمانم کنی!


دکتر گفت : برو نفهم من فقط همونو بلد بودم دیگه درمان دیگه ای بلد نیستم!


مرد گفت : آشغال پولمو پس بده!


و دکتر پول دلقک را پس داد...



نکته داستان : آن مرد دروغ گفت و دلقک نبود...


آري او يک اصفهاني اصيل بود.


پول خود را پس گرفت و سپس به سراغ دلقک رفت!!!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 599
  • کل نظرات : 108
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 57
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 39
  • باردید دیروز : 51
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 289
  • بازدید ماه : 737
  • بازدید سال : 19,422
  • بازدید کلی : 1,289,177
  • کدهای اختصاصی